کاهش میل جنسی می تواند بیماری باشد؟

کاهش میل جنسی می تواند بیماری باشد؟

کاهش میل جنسی می تواند بیماری باشد؟


کاهش میل جنسی می تواند بیماری باشد؟

آیا کاهش میل جنسی در میان زوجین را می توانیم یک بیماری به حساب بیاوریم مهمترین نشانه های این عارضه در میان زوجین چیست و چه روش های درمانی دارد ؟

 یکی از مشکلاتی که زوج‌های بسیاری را به کلینیک‌های درمان مسائل جنسی می‌کشاند، بحث میل جنسی است. دختران و پسران حتی پیش از ازدواج دغدغه‌هایی در این زمینه دارند و خیلی وقت‌ها سوال‌شان این است که طبع ما گرم است یا سرد یا مزاج ما به لحاظ جنسی به هم می‌خورد یا نه؟ سوال‌هایی از این دست که  اگرچه قابل قبول است ولی نشانه‌ای از نگاهی ساده به موضوع دارد.

میل جنسی مساله پیچیده‌ای است که متغیرهای زیادی در تعیین آن نقش دارند و منحصر کردن آن به چند متغیر، ساده کردن صورت مساله است.

دکتر علی آذین، مشاور خانواده در حوزه سلامت جنسی می‌گوید به خاطر همین سوءتفاهم‌ها زوج‌ها به کلینیک مراجعه و فکر می‌کنند قرص‌ها یا مداخلات درمانی دارویی سریعی در دسترس است که می‌توانند به سادگی مشکلات میل جنسی را حل کنند اما زمانی که برای زوج‌ها توضیح می‌دهیم مشکلات میل جنسی را چه عوامل متعددی به وجود می‌آورند و چه عواملی منجر به ادامه‌دار شدن آن می‌شوند، زوج‌ها درمی‌یابند که درمان این مساله به میزانی که فکر می‌کرده‌اند ساده نیست و نیازمند یک تحلیل صحیح است؛ بنابراین توقع اینکه درمانگر بتواند از طریق دارو معجزه‌ای انجام دهد، تصوری اشتباه است.

تمایلات جنسی تغییر می‌کند

در مرحله اول باید در نظر داشته باشیم که میل جنسی تحت تاثیر چه عواملی قرار می‌گیرد. شاید شناخته‌شده‌ترین موردی که همه در مورد میل جنسی می‌دانیم این باشد که از همان حوالی بلوغ تغییرات هورمونی در بدن به وجود می‌آید که عمده‌ترین آن افزایش هورمون تستوسترون یا هورمون مردانه است که در هر دو جنس منجر به ایجاد تکانه‌هایی می‌شود که به صورت میل جنسی بروز می‌کند.

همچنین میل جنسی تحت تاثیر عوامل بیوشیمیایی (میانجی‌های شیمیایی سیستم عصبی مرکزی) هم قرار می‌گیرد. پس در شرایط خوب برای اینکه میل جنسی مناسب وجود داشته باشد از همان دوران بعد از بلوغ باید هورمون به میزان کافی باشد و تعادلی هم بر میزان مواد شیمیایی مغز حاکم باشد. همان‌طور که خلق انسان تغییر می‌کند تمایلات جنسی هم تحت تاثیر همین موارد زیست‌شناختی می‌تواند کاهش یا افزایش داشته باشد.

تاثیر سلامت روان بر میل جنسی

بعد از مسائل زیست‌شناختی، توجه به مسائل روانشناختی بسیار مهم است. برای اینکه یک فرد میل یا رفتار جنسی مناسبی داشته باشد، لازم است از سلامت نسبی روانی برخوردار باشد؛ بنابراین فردی که خلق به‌شدت افسرده‌ای دارد، همان‌طور که این قضیه در میزان خواب و اشتهایش به غذا تاثیر گذاشته، تمایلات جنسی‌اش را هم کم می‌کند.

نکته مهم این است که فرد افسرده علاقه‌اش را به اغلب چیزهایی که قبلا دوست داشته از دست می‌دهد. پس همان‌طور که اشتها، خواب و سایر علایق تحت تاثیر قرار می‌گیرد، میل جنسی هم در برخی اختلالات روانپزشکی کاهش پیدا می‌کند. به عبارتی گاهی فقدان و کاهش میل جنسی یکی از نشانه‌های افسردگی فرد است. در شرایطی که فرد اضطراب یا اختلالی مثل وسواس دارد هم گاه به سختی می‌تواند با فرد دیگری رابطه ای صمیمی برقرار کند.

خصومت‌های زن و شوهری را کنترل کنید

از موارد بسیار تاثیرگذار بر میل جنسی تعاملات زن و شوهرهاست. دلخوری‌ها، خصومت‌های زن و شوهر و بی توجهی به نیازهای یکدیگر، پشت در اتاق خواب متوقف نشده و وارد زندگی زناشویی می‌شوند. از مشخصات این گونه اختلالات میل جنسی این است که فرد اغلب، تکانه‌ها، افکار و خیال‌پردازی‌های جنسی دارد ولی نسبت به روابط جنسی با همسر خود بی‌علاقگی نشان می‌دهد. طبیعی است که در این موارد عمده مداخلات درمانی باید روابط کلی بین زوجین را هدف قرار دهد و نه صرفا تعامل جنسی آنها را.

حریم خصوصی داشته باشید

مورد دیگری که مهم است شرایط اجتماعی است. زن و شوهرهایی که به دلیل زندگی‌های پیچیده امروزی حریم خصوصی کافی ندارند تا لحظاتی را با هم سپری کنند و روابط عاطفی داشته باشند یا افرادی که اصولا به واسطه مشکلاتی مثل شیفت‌های کاری متعدد یا ناهماهنگ بین زوج‌ها نمی‌توانند اوقات چندانی را با هم سپری کنند و. . . همه اینها نمونه‌هایی از شرایط اجتماعی نامناسب هستند. مثلا خانه‌ها کوچک‌تر شده و گاهی زوج‌ها از پدر و مادرشان هم نگه داری می‌کنند و وقتی بچه‌ها هم بزرگ‌تر می شوند بعضاً یک اتاق خواب و حریم شخصی برای اینکه زوج راحت باشند، وجود ندارد. گاهی چند شیفت کار کردن، استرس بالا، مسائل اقتصادی و شغلی مشکلاتی را به وجود می‌آورد و دیگر توان جسمی و روانی برای فرد باقی نمی‌گذارد. همه این دغدغه‌های اجتماعی بر میل جنسی تاثیرگذار است.

برانگیختگی جنسی مهم‌تر از میل جنسی است

در کنار مسائل زیستی، روانشناختی، اجتماعی و ارتباطی، دو نکته مهم وجود دارد. تا چند سال پیش تصور بر این بود که وقتی تغییرات بلوغ صورت گرفت دیگر همه آدم‌ها باید به طور مداوم دارای تمایلات جنسی مستمر باشند. در مطالعات یکی، دو دهه اخیر مشخص شد شیوع اختلالات میل جنسی به‌ویژه در زنان در بسیاری از جوامع و حتی بعضاً در کشورهای توسعه‌یافته بسیار قابل توجه است.

بنابراین یک علامت سوال بزرگ پیش آمد که مگر می‌شود این اختلال تا این حد شایع باشد؟ این سوال منجر به تحقیقات بیشتری شد که نشان می‌داد برخلاف گذشته که تصور می‌شد حتما پاسخ جنسی انسان‌ها با میل جنسی شروع می‌شود و بعد برانگیختگی جنسی اتفاق می‌افتد، گاهی باید برانگیختگی جنسی به وجود بیاید و بعد میل جنسی ایجاد شود.

اگر سبک زندگی زن و شوهر به صورتی باشد که حالت اغوا کردن و برانگیختگی برای هم نداشته باشند، ممکن است که بعد از هفته‌ها هیچ یک تمایلی به برقراری رابطه جنسی نشان ندهند اما همین خانمی که میل جنسی ندارد با هدیه گرفتن یک شاخه گل، نوازش، حرف‌های محبت‌آمیز و. . . برانگیخته می‌شود و میل جنسی در او بیدار می‌شود. مردی هم که تحت تاثیر خستگی کاری شاید اصلا به رابطه جنسی فکر هم نمی‌کند، وقتی با پوشش، رفتار، جملات و فضای خاصی که توسط خانم فراهم شده مواجه می‌شود تمایل جنسی‌اش بروز می‌کند. پس تلاش دو نفر برای ایجاد شرایطی برای برانگیختگی جنسی بسیار تاثیرگذار است.

تاثیر تداوم تجربه‌های خوشایند

نکته مهم دیگر این است که چه با میل جنسی، چه بدون آن و چه با برانگیختگی کافی یا بدون آن، وقتی یک رابطه جنسی شکل می‌گیرد، در نهایت به چه تجربه‌ای ختم می‌شود؟ آیا به تجربه‌ای رضایت‌بخش ختم می‌شود یا منجر به تجربه‌ای می‌شود که فرد فکر می‌کند خواسته‌هایش نادیده گرفته شده و رضایت جنسی‌اش فراهم نشده و با پایانی ناخوشایند خاتمه یافته است.

این مساله در ایجاد میل به تکرار یک تجربه نقش بسیار مهمی دارد و چنین شرطی شدن‌هایی منحصر به انسان نیست و شامل سایر پستانداران هم می‌شود که تجارب خوشایند به صورت شرطی باعث می‌شود که موجود زنده بخواهد تجربه را تکرار کند. در نتیجه تجربه خوب جنسی منجر به درخواست مجدد برای شروع رفتار جنسی خواهد بود. اگر این تجاربی که رضایت‌بخش نیست برای مدتی ادامه پیدا کند، ممکن است میل جنسی زوجین برای برقراری ارتباط با یکدیگر کاهش جدی نشان دهد.

این مشکل موقت بسیار رایج است

نباید فراموش کرد کاستی در میل جنسی به صورت موقت مساله‌ای بسیار رایج است که تحت تاثیر شرایط مختلف فردی و اجتماعی ایجاد می‌شود. همان‌طور که هر فردی گاهی ممکن است حال و حوصله انجام کاری را نداشته باشد ممکن است تمایلش نسبت به دو ماه یا چند سال گذشته هم تغییر کند. نفس این تغییر الزاما بیماری نیست. زمانی این مساله نیاز به مداخلات تشخیصی و درمانی پیدا می‌کند که جدی و ماندگار باشد، ماه‌ها طول بکشد و منجر به مشکلات زناشویی شود.

نکته

باید بپذیریم میل جنسی انسان‌ها در سنین مختلف و در شرایط متفاوت زندگی می‌تواند کم و زیاد شود ولی اگر این شرایط ادامه‌دار شود به روابط زناشویی آسیب می‌زند و حتما باید زن و شوهر هر دو با هم به درمانگر مراجعه کنند تا تمام متغیرها همزمان بررسی شود و تعاملات جنسی و گاه حتی غیرجنسی آنها اصلاح شود.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *